با توجه به قرآن، عیسی المسیح چیزی فراتر از یک پیامبر عادی است. او کلمه خداوند و روحی از طرف خداوند است (النسا ، ۴: ۱۷۱) ؛ که او یک پسر پاک متولد یک باکره است (مریم ، ۱۹: ۱۹-۲۰) ؛ او قدرت باز كردن چشمان نابینا ، التیام جذام ، زنده كردن مردگان و حتی خلق را دارد (سوره آل عمران ، ۳ :۴۹) ؛ و اینکه او نزد خود خدا قیام کرد (آل عمران ، ۳: ۵۵). او نشانه ساعت پایانی است (الزخرف ، ۴۳: ۶۱) ، مادرش تنها زنی است که در قرآن نام او ذکر شده (مریم ، ۱۹ :۱۶) و نزدیکترین به خدا است و از این پس همانطور که در زمین بود مورد تکریم قرار گرفت (آل عمران ، ٣: ٤٥). همه این موارد باعث جذب مردم به عیسی المسیح می شود!
۱. عیسی مسیح متفاوت با تمام انسان ها و پیامبران دیگر به صورت استثنا از یک باکره متولد شد. مریم به فرشته گفت: «چگونه مرا پسرى باشد با آنكه دست بشرى به من نرسيده و بدكار نبوده ام» (مریم ۱۹: ۲۰)
۲. عنوان مسیح موعود تنها به عیسی مسیح داده شد: «مسيح عيسى بن مريم» (النساء ۴: ۱۷۱)
۳. عیسی المسیح (ص.ع) تنها کسی است که کلام خدا نامیده میشود، که به معنای بیان درست خدای واقعی است، کلمه خدا ازلی است: «مسيح عيسى بن مريم فقط پيامبر خدا و كلمه اوست كه آن را به سوى مريم افكنده » (النساء ۴: ۱۷۱ و آل عمران ۳: ۴۵).
۴. تنها عیسی مسیح (س.ع) است که در جهت بدنیا آمدن، روح خدا نامیده می شود، بنا براین او مانند بقیه برای متولد شدن احتیاجی به رابطه جنسی نداشت: «..مسيح عيسى بن مريم فقط پيامبر خدا و كلمه اوست كه آن را به سوى مريم افكنده و روحى از جانب اوست...» (النساء ۴: ۱۷۱)
۵. تنها عیسی مسیح در گهواره صحبت کرد، «[مريم] به سوى [عيسى] اشاره كرد گفتند چگونه با كسى كه در گهواره [و] كودك است سخن بگوييم، [كودك] گفت منم بنده خدا به من كتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است» (مریم ۱۹: ۲۹-۳۰). قرآن به ما می آموزد که عیسی به کسی نیاز نداشت که چیزی به او بیاموزد حتی صحبت کردن را، «و به او كتاب و حكمت و تورات و انجيل مى آموزد» (آل عمران ۳: ۴۸)
۶. عیسی المسیح با بی گناه بودنش با بقیه پیامبران تفاوت دارد. در قرآن به گناهان تمام پیامبران بجز مسیح اشاره شده است. « هنگامى كه فرشتگان گفتند اى مريم خداوند تو را به كلمه اى از جانب خود كه نامش مسيح عيسى بنمريم است مژده مى دهد در حالى كه در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان است» (آل عمران ۳: ۴۵)
۷. عیسی مسیح تنها کسی است که به هر کجا که می رفت با خود برکت می برد. «و هر جا كه باشم مرا با بركت ساخته و تا زنده ام به نماز و زكات سفارش کرده است» (مریم ۱۹: ۳۱)
۸. عیسی المسیح (سلام الله علیها) به تنهایی از تمام آفرینش متمایز است: «و پيامبرى به سوى بنى اسرائيل در حقيقت من از جانب پروردگارتان برايتان معجزه اى آورده ام من از گل براى شما به شكل پرنده مى سازم آنگاه در آن مى دمم پس به اذن خدا پرنده اى مى شود » (آل عمران ۳: ۴۹)
۹. عیسی مسیح معجزاتی را که دیگران نمی توانند انجام دهند انجام داد: « نابيناى مادرزاد و جذامی را بهبود مى بخشم..» (آل عمران ۳: ۴۹)
۱۰. عیسی مسیح (س.ع) مرده را زنده کرد: «مردگان را زنده مى گردانم» (آل عمران ۳: ۴۹ و المائده ۵: ۱۱۰)
۱۱. عیسی مسیح نهان بین است: « و شما را از آنچه مى خوريد و در خانه هايتان ذخيره مى كنيد خبر مى دهم مسلما در اين [معجزات] براى شما اگر مؤمن باشيد عبرت است» (آل عمران ۳: ۴۹)
۱۲. عیسی مسیح (س.ع) مسئولیت قدرت را با خدا مبادله میکند: «جز آنچه مرا بدان فرمان دادى [چيزى] به آنان نگفتم [گفته ام] كه خدا پروردگار من و پروردگار خود را عبادت كنيد و تا وقتى در ميانشان بودم بر آنان گواه بودم پس چون روح مرا گرفتى تو خود بر آنان نگهبان بودى و تو بر هر چيز گواهى» (المائده ۵: ۱۱۷)
۱۳. عیسی مسیح (سلام الله علیها) به تنهایی علامتی برای مردم و فیض خدا شد: «گفت چنين است پروردگار تو گفته كه آن بر من آسان است و تا او را نشانه اى براى مردم و رحمتى از جانب خويش قرار دهيم و دستورى قطعى بود» (مریم ۱۹: ۲۱)
۱۴. عیسی مسیح (سلام الله علیها) مرگ و رستاخیزش را پیش بینی کرد: « و درود بر من روزى كه زاده شدم و روزى كه مى ميرم و روزى كه زنده برانگيخته مى شوم» (مریم ۱۹: ۳۳)
۱۵. تنها عیسی المسیح (صلی الله علیه و آله و سلم) می تواند پیروان خود را از مقام و تأیید روز قیامت برخوردار سازد: «خدا گفت اى عيسى من تو را برگرفته و به سوى خويش بالا مى برم و تو را از [آلايش] كسانى كه كفر ورزيده اند پاك مى گردانم و تا روز رستاخيز كسانى را كه از تو پيروى كرده اند فوق كسانى كه كافر شده اند قرار خواهم داد آنگاه فرجام شما به سوى من است پس در آنچه بر سر آن اختلاف میکرديد ميان شما داورى خواهم كرد» (آل عمران ۳: ۵۵)
۱۶. تنها عیسی مسیح (صلی الله علیه و آله و سلم) نشانهی روز قیامت است: «و همانا آن نشانه اى براى رستاخيز است پس زنهار در آن ترديد مكن و از من پيروى كنيد اين است راه راست» (زخرف ۴۳: ۶۱). تنها عیسی مسیح (صلی الله علیه و آله و سلم) برای داوری زندگان و مردگان بعنوان داور و قاضی به دنیا خواهد آمد؛ واقعیت توسط حدیث تایید شده است: «تا زمانی که عیسی بن مریم به عنوان داور نیاید ساعت (داوری) نخواهد آمد.
۱۷. تنها عیسی مسیح (صلی الله علیه و آله و سلم) توسط روح القدس پشتیبانی شده است. «هنگامى را كه خدا فرمود اى عيسى پسر مريم نعمت مرا بر خود و بر مادرت به ياد آور آنگاه كه تو را به روحالقدس تاييد كردم» (المائده ۵: ۱۱۰)
انجیل مقدس نیز می گوید که عیسی مسیح بی عیب بود. انجیل اعمال ۳: ۱۴ عیسی را « قدّوس و پارسا» خطاب می کند. در مرقس ۱: ۲۳-۲۵، عیسی با مردی که روح شیطانی او را گرفتار کرده است روبهرو می شود و آن مرد عیسی را «تو آن قدّوسِ خدایی!» خطاب می کند.).
انجیل مقدس عیسی را به عنوان مسیح یا به زبان یونانی که کرایست است، شناسایی می کند. آندریاس، یکی از رسولان عیسی، به برادرش پطرس گفت: «ما مسیح موعود را یافتیم. (یوحنا ۱: ۴۱)
عیسی مسیح به کسانی که مرده بودند حیات بخشید! انجیل مقدس چند نمونه در این مورد به ما نشان می دهد. یکی از آن ها در انجیل مرقس ۵: ۲۱-۴۲ است.
قرآن رویای مریم و تولد عیسی در باکرگی را در دو بخش ثبت کرده است. سورهی ۳: ۴۵-۴۷ و سوره ۱۹: ۱۶-۲۲ را مشاهده کنید. قرآن به کسی که می پرسد که چرا عیسی باید به این شکل منحصر به فرد متولد شود، زیرا برای هیچ کس چنین نبوده، به وضوح جواب می دهد. او (مریم) قرار بود عیسی را به روشی خاص باردار شود زیرا در مورد پسرش چیزی منحصر به فرد وجود داشت. در کتاب مقدس مسلمانان عنوان تولد از باکره را به طور مداوم به عیسی بن مریم، پسر مریم، می دهد که تاکید بر تولدش از یک باکره دارد. اسم هیچ زن دیگری در قرآن نیامده است. به هیچ زن دیگری چنین احترامی داده نشده است؛ که در سوره ۳: ۴۲ می گوید: «اى مريم خداوند تو را برگزيده و پاك ساخته و تو را بر زنان جهان برتری داده است». چرا مریم در قرآن مقام والایی دارد؟ به این دلیل که او مادر عیسی بود - زیرا او برای بزرگترین عالم مادری کرد.
چرا این موضوع اهمیت دارد؟ هرچقدر بیشتر در مورد شناخت عیسی در قرآن می خوانیم، او باید پسر خدا باشد.
معنای «المسیح» هنگامی قابل توجه است که تشخیص دهیم «عیسی المسیح» تنها کسی است که در کتاب مقدس یا قران به عنوان «المسیح» نامیده شده است. هیچ یک از پیامبران دیگر با این عنوان ذکر نمی شوند. اشاره به آن مسح شده (الممسوح) دارد.
خداوند متعال به پادشاه داوود و وعده داد که یکی از فرزندان او با سایر پادشاهان متفاوت خواهد بود: «آنگاه که روزهای عمرت به سر آید و نزد پدران خود رحلت کنی، کسی را که از نسل تو و یکی از پسران خودت باشد پس از تو بر خواهم افراشت، و سلطنتش را استوار خواهم ساخت. اوست که برای من خانهای بنا خواهد کرد، و من تخت پادشاهی او را تا به ابد استوار خواهم ساخت. من او را پدر خواهم بود و او مرا پسر خواهد بود. محبت خود را از او دور نخواهم کرد، چنانکه آن را از کسی که قبل از تو بود دور کردم. او را تا به ابد بر خانه و بر پادشاهی خود پایدار خواهم ساخت، و تخت سلطنتش جاودانه استوار خواهد ماند.“» (تورات اول تواریخ ۱۷: ۱۱-۱۴).
چه نوع مسحی است؟ عیسی المسیح با چی مسح شد؟
در آیات بعدی خواهیم دید که قرآن در مورد هویت عیسی چه می گوید.
در النساء ۴: ۱۷۱، البقره ۲: ۸۷ و المائده ۵: ۱۱۰ قرآن به «روح» در مورد عیسی المسیح اشاره دارد.
النساء ۴: ۱۷۱؛ «اى اهل كتاب در دين خود غلو مكنيد و در باره خدا جز درست مگوييد مسيح عيسى بن مريم فقط پيامبر خدا و كلمه اوست كه آن را به سوى مريم افكنده و روحى از جانب اوست پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و نگوييد سه گانه است باز ايستيد كه براى شما بهتر است خدا فقط معبودى يگانه است منزه از آن است كه براى او فرزندى باشد آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست و خداوند بس كارساز است»
البقره ۲: ۸۷؛ و همانا به موسى كتاب را داديم و پس از او پيامبرانى را پشت سر هم فرستاديم و عيسى پسر مريم را معجزه هاى آشكار بخشيديم و او را با روح القدس تاييد كرديم پس چرا هر گاه پيامبرى چيزى را كه خوشايند شما نبود برايتان آورد كبر ورزیدید گروهى را دروغگو خوانديد و گروهى را كشتيد.
المائده ۵: ۱۱۰؛ هنگامى را كه خدا فرمود اى عيسى پسر مريم نعمت مرا بر خود و بر مادرت به ياد آور آنگاه كه تو را به روح القدس تاييد كردم كه در گهواره و در ميانسالى با مردم سخن گفتى و آنگاه كه تو را كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموختم و آنگاه كه به اذن من از گل به شكل پرنده مى ساختى پس در آن مى دميدى و به اذن من پرنده اى مى شد و كور مادرزاد و پيس را به اذن من شفا مى دادى و آنگاه كه مردگان را به اذن من بيرون مى آوردى و آنگاه كه بنى اسرائيل را هنگامى كه براى آنان حجت هاى آشكار آورده بودى از تو باز داشتم پس كسانى از آنان كه كافر شده بودند گفتند اين جز افسونى آشكار نيست.
برای درک معنای روح، لازم است به کتاب هایی که در ابتدا آمدهاند نگاه کنیم، برای توصیه های قرآن: «و اگر از آنچه به سوى تو نازل كرده ايم در ترديدى از كسانى كه پيش از تو كتاب [آسمانى] مى خواندند بپرس قطعا حق از جانب پروردگارت به سوى تو آمده است پس زنهار از تردید کنندگان مباش» (یونس ۱۰: ۹۴)
کتاب مقدس انجیل چگونگی صحبت کردن جبرئیل فرشته با مریم را توصیف می کند، «روحالقدس بر تو خواهد آمد و قدرت خدای متعال بر تو سایه خواهد افکند. از این رو، آن مولودْ مقدّس و پسر خدا خوانده خواهد شد.» (لوقا ۱: ۳۵)
این آیات قرآنی به وضوح بیان می کنند که عیسی بیش از یک پیامبر بود، اگر ما با دقت به آن نگاه کنیم، مسح او با روح واقعا مساوی است با روح حمایت و قدرت یافته است. برطرف کردن برخی از سوء تفاهم ها اهمیت دارد، چراکه برخی از مسلمانان ادعا می کنند که «روح» به معنای نفس زندگی است که هر شخص دارد (قرآن ۱۵: ۲۹ و ۳۲: ۹ و ۳۸: ۷۳)، و همچنین به جبرئیل اشاره نمی کند (قرآن ۱۶: ۱۰۲).
بیایید نگاهی نزدیکتر به آنچه قرآن در آمائده ۵: ۱۱۰ در مورد تقویت یا حمایت از روح القدس می گوید بیاندازیم، این مسح از روح القدس باعث شده که المسیح معجزات زیادی انجام دهد؛ « با مردم سخن گفتى و آنگاه كه تو را كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموختم و آنگاه كه به اذن من از گل به شكل پرنده مى ساختى پس در آن مى دميدى و به اذن من پرنده اى مى شد و كور مادرزاد و پيس را به اذن من شفا مى دادى و آنگاه كه مردگان را به اذن من بيرون مى آوردى»
کتاب مقدس چگونگی مسح شدن او توسط روحالقدس را به هنگام تعمید توصیف می کند؛ «شما میدانید که این امر چگونه پس از تعمیدی که یحیی بدان موعظه میکرد، در جلیل آغاز شد ... و چگونه خدا عیسای ناصری را با روحالقدس و قدرت مسح کرد، به گونهای که همه جا میگشت و کارهای نیکو میکرد و همۀ آنان را که زیر ستم ابلیس بودند، شفا میداد، از آن رو که خدا با او بود.» (اعمال ۱۰: ۳۷-۳۸)
مسیح آغاز خدمت خود را اعلام کرد، «روح خداوند بر من است، زیرا مرا مسح کرده تا فقیران را بشارت دهم و مرا فرستاده تا رهایی را به اسیران و بینایی را به نابینایان اعلام کنم، و ستمدیدگان را رهایی بخشم، و سال لطف خداوند را اعلام نمایم.» (لوقا ۴: ۱۸-۱۹)
عیسی مسیح مانند هیچ کس دیگری با روح خدا مسح شد. اگر «روح خدا» همانطور که برخی از مسلمانان تعلیم می دهند به معنای نفس جسمی زندگی باشد، بنابراین هر مرد عادی باید قادر به انجام معجزه باشد.
انجیل مقدس اعلام می کند که خدا روح است (یوحنا ۴: ۲۴) و عیسی کلمه بود ، کلمه خود خدا بود. (یوحنا ۱: ۱)، کلام جاوید الله (عیسی)، دارای روح الهی و ذات خداوند. این کلمه ابدی که از ابدیت با خدا وجود داشت، جسم پوشید (انجیل یوحنا ۱: ۱۴).
اعتقاد به پیامبر بودن عیسی مسیح کافی نیست؟ به نظر شما عیسی مسیح چه کسی است؟
-
- از باکره متولد شد
- از والامقام ترین زن متولد شد
- بی گناه بود
- به آسمان صعود کرد تا در دست راست خدا بنشیند
- باید دوباره برگردد
- مسیح موعود است
- کلام الله است
- روح خدا را در اختیار داشت.
دلیل آن را خود عیسی بیان کرد. او مثل یک مرد عادی تولدی عادی نداشت. او تعلیم داد که قبل از آفرینش جهان وجود داشته و حتی سقوط شیطان را دیده است. (لوقا ۱۰: ۱۸)
تعلیم داد که از آسمان آمده است (یوحنا ۶: ۶۲)، و از طرف خدا به دنیا آمده و از زمین به نزد خدا باز می گردد (یوحنا ۱۶: ۲۸)
به همین سبب او می بایست از یک زن باکره متولد شود. او پیش از زندگی زمینی خود وجود داشت، از آسمان به دنیا آمد و جسم انسانی بر تن گرفت. بنابراین او شروع منحصر به فردی در زندگی خود داشت، و همانطور پایانی منحصر به فرد داشت. از آسمان آمد و به آنجا برگشت. خود عیسی (س ع) با گفتن این جمله خود را با بقیه به تندی مقایسه کرد، «شما از پایینید، من از بالا. شما از این جهانید، امّا من از این جهان نیستم.» (یوحنا ۸: ۲۳)John 8:23).
عیسی با تمام انبیایی که پیش از او بودند متفاوت و برتر است. در واقع، او بلند مرتبه ترین است. فرشته جبرئیل به این موضوع با گفتن این جمله به مریم جواب داد:
«او بزرگ خواهد بود و پسر خدای متعال خوانده خواهد شد….آن مولودْ مقدّس و پسر خدا خوانده خواهد شد.» (لوقا ۱: ۳۲و ۳۵) (Luke 1:32, 35).
بله، همهی پیامبران از خصوصیات خاصی برخوردار بودند، اما در مورد عیسی این خصوصیات منحصر به شخص خودش بود. در اینجا هیچ مقایسهای با هیچ پیامبری وجود ندارد. تمام این خصوصیات که از زندگی او، خاتمه و سرنوشت او منشاء می گیرد تنها در عیسی مسیح یافت می شود. این ویژگی های منحصر به فرد عیسی با یک پیمان، فرزند خدا بودن عیسی را تایید می کند.
برای دوستان مسلمانمان، از شما میخواهیم آنچه را که کتاب مقدستان در مورد عیسی تعلیم می دهد را جدی بگیرید. و علاوه بر این، و مفاهیم آن را بررسی کنید. اگر عیسی واقعا پسر خدا باشد، انسان تنها از طریق او می تواند با خدا آشتی کند. «هیچکس جز او نجات نیست، زیرا زیر آسمان نامی دیگر به آدمیان داده نشده تا بدان نجات یابیم.» (اعمال ۴: ۱۲). خبر خوش این است که:Acts 4:12). The good news is that
«زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان آوَرَد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد.» (یوحنا ۳: ۱۶) (John 3:16).
مطابق کتاب مقدس، تا کنون عیسی تنها فردی است که کاملا بی گناه زندگی کرد. کتاب تمام بشریت را از آدم به بعد به گناه متهم می کند (رومیان ۳: ۹)، زیرا همه گناه کردهاند و از جلال خدا کوتاه میآیند. (رومیان ۳: ۲۳). تنها عیسی مستثنی است. بخش های زیادی از جمله اول پطرس ۲: ۲۲، دوم قرنتیان ۵: ۲۱ و اول یوحنا ۳: ۵ و … بی گناهی عیسی را اثبات می کنند.
قرآن نیز بی گناهی عیسی را اعلام می کند. هنگامی که فرشته جبرئیل برای اعلام حاملگی اش به عیسی، بر مریم ظاهر شد، گفت:
من فقط فرستاده پروردگار توام براى اينكه به تو پسرى پاكيزه ببخشم (مریم ۱۹: ۱۹). (Surah 19:19).
کلماتی که در زبان عربی برای توصیف او به کار رفته است «غُلَامًا زَكِيًّا» به معنای مقدسترین پسر است. کلمه زکیه ، به معنای "بی عیب" ، فقط دو بار در قرآن آمده است.مناسبت دیگر در داستان درباره موسی است که در آن او با جوانی آشنا شد که به عنوان بی گناه توصیف شده است. اما در این مورد ، این کلمه فقط به بی گناهی جوان از هر جنایتی که مستحق مرگ بود اشاره داشت ، اما در مورد عیسی ، فرشته قبل از تولدش ، تمام شخصیت و هویت او را توصیف می کرد. «بی عیب» به وضوح به معنی بی گناه است. بنابراین قرآن تعالیم کتاب مقدس را تایید می کند که عیسی تنها فرد بی گناهی بود که تاکنون زندگی کرده است، از آنجایی که در هیچ کجا دیگران را به این روش توصیف نمی کند. بالعکس، قرآن گناهان پیامبران دیگر را تصدیق می کند و به طور خاص به گناهان آدم (سوره ۷: ۲۳)، ابراهیم (۲۶: ۸۲)، موسی(۲۸: ۱۶)، یونس (۳۷: ۱۴۲) و محمد (۴۷: ۱۹، ۴۸: ۲) اشاره می کند.
حدیث ها نیز بی گناهی عیسی را ثابت می کنند. خود محمد نیز به این موضوع ایمان داشت! در صحیح بخاری ثبت شده است. (جلد ۴، ص ۱۲۶۱):
ابو هریره گفته رسول الله صلی الله علیه و آله را روایت میکند: شیطان هر پسری را، بجز مریم و پسرش، به هنگام تولد از مادرش لمس می کند.
چرا عیسی بی گناه است؟ همانطور که در این مقاله قرآن را بررسی می کنیم، می بینیم که تنها توضیح منطقی این است که او پسر خداست. عیسی تعلیم داد كه او و پدر یكی هستند (یوحنا ۱۰: ۳۰)(يوحنا 10: 30)،، بنابراین ، همیشه اراده پدر را انجام خواهد داد. اگر او کاری مستقل از پدر انجام می داد ، دیگر با او یکی نبود. کسی که همیشه اراده مطلق پدرش را انجام می دهد نمی تواند گناهکار باشد - زیرا ، به عنوان پسر خدا ، او نیز کاملاً مقدس است و همیشه آنچه را که مورد پسند پدر است انجام می دهد (یوحنا ۸: ۲۹).
قرآن تنها در یک جمله صعود عیسی را تایید می کند ، اما برای متقاعد کردن مسلمانان در سراسر جهان کافی بوده است تا ایمان داشته باشند که عیسی تا به امروز در حضور خدا در آنجا زنده است. آیه را بخوانیم:
كه خدا او را به سوى خود بالا برد (النساء ۴: ۱۵۸)
این گفته برخلاف اعتقادات یهودیان مبنی بر کشته شدن عیسی مسیح، پسر مریم، بیان شده است. مسلمانان معتقدند خدا او را از مرگ بر صلیب نجات داده و بدون تجربه مرگ به آسمان برده است.
تعالیم مختلفی از مسلمانان به بازگشت دوباره ی عیسی اشاره می کنند این تعالیم عبارتند از: احادیث مختلفی از جمله صحیح المسلم (جلد ۱، ص ۹۳)، صحیح البخاری (جلد ۴، ص ۱۳۷)، ابن سعد، کتاب الطبقات الکبیر (جلد ۱، ص ۴۷). Kitab al-Tabaqat al-Kabir (Vol 1, pg. 47).
اما دلیل صعود او به آسمان چه بود؟ دلیل آن در تولدش از یک باکره پیداست. او به آسمان عروج کرد زیرا در وهله اول از آنجا آمده بود. اگر او مانند سایر انسانها به خاک برگشته بود ، هیچ مسیحی باور نمی کرد که او پسر یگانه خداست.
قرآن اغلب از تخت خدا صحبت می کند (سوره های ١٠: ٤ ، ٥٤: ٧ ، ١٣: ٢ و غیره). این بیانگر حاکمیت سلطنتی است که خداوند از کل جهان برخوردار است. کتاب مقدس همین نکته را بیان می کند ، اما برای تأکید بر صعود بی نظیر عیسی مسیح به بهشت و مکان نهایی او در آنجا ، اعلام می کند که او در دست راست خدا نشسته است همانطور که فرزندان پادشاهان در آن روزها به عنوان وارثان تاج و تخت در کنار پدر خود می نشینند. بسیاری از بخش ها این موضوع را روشن می کند:
این قدرت، برخاسته از عملِ نیروی مقتدر خداست ٢٠که آن را در مسیح به کار گرفت، آن هنگام که او را از مردگان برخیزانید و در جایهای آسمانی، به دست راست خود نشانید، ((افسسیان ۱: ۲۰)).
جان کلام در آنچه میگوییم این است که ما چنین کاهن اعظمی داریم که بر جانب راست تختِ مقام کبریا در آسمان نشسته ((عبرانیان ۸: ۱)).
استیفان وقتی دید که آسمان ها درست قبل از شهادتش باز شده اند ، اعلام کرد که عیسی را ایستاده در دست راست خدا، دید(اعمال ۷: ۵۶).عیسی همچنین اعلام كرد ،«هر که غالب آید، او را حق نشستن با من بر تخت خودم خواهم بخشید، همانگونه که من غالب آمدم و با پدرم بر تخت او نشستم.»(مکاشفه ۳: ۲۱). قرآن درباره تخت خدا اینگونه صحبت می کند - مکان مناسب عیسی پس از صعود به آسمان در سمت راست کسی است که بر آن نشسته است.
تنها عیسی در قرآن مسیح نامیده شده است. به هیچ پیامبر ، ایلخانی یا کاهنی این لقب داده نشده است. در عربی به سادگی المسیح گفته می شود. قرآن این عنوان را در یازده مورد جداگانه به عیسی اعطا می کند ، از جمله؛ در سوره ۴: ۱۷۱ ، جایی که انکار الوهیت عیسی نیز صورت گرفته. با این حال ، قرآن تلاشی در تعریف عنوان نمی کند. بنابراین ، برای یافتن معنی این اصطلاح ، یکی باید به کتاب مقدس یهودی و مسیحی مراجعه کند تا معنی آن را پیدا کند. وقتی به آنها را بررسی می کنیم متوجه می شویم که عبارات مسیح موعود و پسر خدا مترادف هستند!
بیش از ۳۰۰ پیشگویی در عهد عتیق در مورد آمدن عیسی مسیح صحبت می کند و او را به عنوان والاتر از تمام انسان ها و پیامبران دیگر خدا و همچنین دارای پادشاهی، عظمت، جلال و شکوه توصیف می کند. در واقع، دارای صفات الهی خواهد بود. معتقدان یهودی به عنوان مثال: پطرس به عنوان یکی از اولین یهودیانی که به عیسی ایمان آورد، گفت: «تویی مسیح، پسر خدای زنده!» (متی ۱۶:۱۶)، نتنائیل (یوحنا ۱: ۴۹) ، مرقس (مرقس ۱: ۱) و مارتا (یوحنا ۱۱: ۲۷) نمونه هایی از دیگران هستند که اصطلاحات مسیح و پسر خدا را به جای یکدیگر به کار بردند. قیافا ، کاهن اعظم یهودی نیز از واژه های مسیح و پسر خدا با هم استفاده کرده است. هنگامی که عیسی در حال محاکمه بود ، قیافا از عیسی سوال کرد ، «به خدای زنده سوگندت میدهم که به ما بگویی آیا تو مسیح، پسر خدا هستی؟» (متی ۲۶: ۶۳).
حتی دیو ها نیز او را با این اسم می شناسند. حتی شیاطین او را از این طریق شناختند. آنها او را از ابدیت به عنوان پسر ابدی از پدر می شناختند و وقتی او با اقتدار به آنها فرمان ترک داد او را به شکل انسانی شناختند: «دیوها نیز از بسیاری بیرون میآمدند و فریادکنان میگفتند: «تو پسر خدایی!» امّا او آنها را نهیب میزد و نمیگذاشت سخنی بگویند، زیرا میدانستند مسیح است.» (لوقا ۴: ۴۱)
بنابراین قرآن با بیان اینکه عیسی همان مسیح است، خود به عیسی عنوانی داده است که نشان می دهد که او همان شخص یعنی پسر خدا است اما در طرف دیگر قرآن برای انکار کردن او متحمل سختی است.
ردایی دارد به خونْ آغشته و نامی که بدان خوانده میشود ’کلام خدا‘ است. (مکاشفه ۱۹: ۱۳)
باری دیگر قرآن به عیسی لقبی می دهد که کتاب مقدس نیز داده است. همانند مسیح موعود، لقب و عنوانی بسیار متمایز و قابل توجه است. تاکید بر دو ویژگی این لقب اهمیت دارد. شخصیت خود عیسی کلمه خدا است. دوما منبع این کلمه خدا است. هیچیک از کتابها نمیگویند که او کلام خدا را مانند پیامبران دیگر ارائه داده است یا اینکه آن را از جایی آموخته است یا اینکه آن را مجسم و نمایان کرده است، صریحا گفته شده است که او کلامی از جانب خدا یا کلمه خداست. پیامبران دیگر پیام های خدا را دریافت کردند اما عیسی به روشی منحصر بفرد خود پیام خدا به جهان است!
مسلما چیزی در مورد شخص عیسی وجود دارد که او را کلام خدا می سازد به طوری که هیچکس اینگونه نبوده و نخواهد بود. نکته کلیدی برای درک این لقب و عنوان، تاکید خدایی به عنوان منبع آن است. کلام از خداست. او خود ارتباط و مکاشفه خداوند به انسان است. او آورندهی کلام نیست بلکه خود کلام خداست.
ما برای فهمیدن معنای نهایی صفتی که قرآن به عیسی نسبت میدهد و آن را توضیح نمی دهد به کتاب مقدس مراجعه کنیم. به ابتدای انجیل یوحنا که به جزئیات بیشتری در مورد این موضوع پرداخته است مراجعه می کنیم:
در آغاز کلام بود و کلام با خدا بود و کلام، خدا بود؛ همان در آغاز با خدا بود. همه چیز به واسطۀ او پدید آمد، و از هرآنچه پدید آمد، هیچ چیز بدون او پدیدار نگشت. (یوحنا ۱: ۱-۳)
وقتی که این کلمات را تجلیل و تحلیل می کنیم تصویر واضحتری از معنای این عنوان و لقب به دست می آوریم. در ابتدا حتی قبل از اینکه خدا آفرینش را شروع کند، کلمه وجود داشت. از فرمان آفرینش دور بود در قلمرو خدا بود و در واقع ماهیت کلمه خود خدا بود. هنگامی که خدا برای اولین بار نظم شکل دادن آفرینش را شروع کرد، کلمه در نظام الهی از قبل وجود داشت. کلمه خود خلق نشده اما همه چیزهای دیگر توسط خداوند به وسیله او به عنوان عامل خلق شده است. از آنجا که تنها اوست که کلام خداست، بنابراین عامل نهایی ارتباط بین خدا و مخلوقات است، هیچ چیز بدون وجود او خلق نشده است.
اما چرا عیسی کلمه خداست؟ از چه طریقی عیسی ارتباط منحصر به فرد خدا با بشر بود؟ کمی پایین تر از صفحهی اول انجیل یوحنا می رویم و این کلمات را می توانیم ببینیم:
و کلام، انسان شد و در میان ما مسکن گزید. پر از فیض و راستی. (یوحنا ۱: ۱۴)
این عنوان به دو چیز منحصر به فرد در بارهی عیسی اشاره می کند، و او را از سایر پیامبران خدا متمایز می کند:
هر کلمهای که عیسی به زبان می آورد کلمهای از خدا بود. پیامبران قبل از عیسی هنگامی که توسط روح القدس هدایت می شدند و به آنها الهام می شد، کلام خدا را صحبت می کردند، اما به طور کلی گفتار آنها کاملا مختص خود آنها بود. به مسلمانان تعلیم داده میشود که بین قرآن، که محمد به عنوان کلام خدا دریافت و منتقل کرده است، و تعالیم خودش که به عنوان الهام اما نه الهی ثبت شده اند، تمایز قائل شوند. با این حال عیسی در هر زمان کلام خدا را چه در عموم و چه در مکالمات شخصی اش صحبت می کرد. در موارد مختلفی این امر را تایید کرد:
زیرا من از جانب خود سخن نگفتهام، بلکه پدری که مرا فرستاد به من فرمان داد که چه بگویم و از چه سخن برانم. و من میدانم که فرمان او حیات جاویدان است. پس آنچه من میگویم درست همان چیزی است که پدر گفته است تا بگویم.» (یوحنا ۱۲: ۴۹-۵۰)
سخنانی که من به شما میگویم از خودم نیست، بلکه پدری که در من ساکن است، اوست که کارهای خود را به انجام میرساند. (یوحنا ۱۴: ۱۰)
عیسی خود آخرین پیام خدا به بشریت است. عیسی که کلام خداست، وحی نهایی و کامل خداوند برای نسل بشر است. متن زیر بیانگر این موضوع است: او صورت خدای نادیده است و فرزند ارشد بر تمامی آفرینش، ١٦زیرا همه چیز به واسطۀ او آفریده شد: آنچه در آسمان و آنچه بر زمین است، دیدنیها و نادیدنیها، تختها و فرمانرواییها، ریاستها و قدرتها، همه به واسطۀ او و برای او آفریده شدند. ١٧او پیش از همه چیز وجود داشته، و همه چیز در او قوام دارد. ١٨او بدن، یعنی کلیسا، را سَر است. او سرآغاز و نخستزاده از میان مردگان است، تا در همه چیزْ برتری از آن او باشد. ١٩زیرا خشنودی خدا در این بود که با همۀ کمال خود در او ساکن شود. (کولسیان ۱: ۱۵-۱۹)
عیسی خود کلام خداست. بنابراین بین خدا و کلام او استقلال وجود ندارد. عیسی در قالب انسان نمایانگر وجود الهی بود. او یک پیامبر خلق شده نبود. او هست و برای همیشه کلام جاودانهی خدا خواهد بود.
سوره ۴: ۱۷۱ به مسیحیان می گوید که در دین خود اغراق نکنند و چیزی بجز حقیقت از الله نگویند. با این وجود، با توجه به عناوین بی نظیری که داریم، سخت است که بگوییم اغراق در کجاست. متن قرآن خدایی عیسی را انکار می کند، اما عناوین و لقب هایی که برای عیسی (در قرآن) بکار می رود، صرفا همان چیزی را که با زحمت انکار می کند، در حقیقت تایید می کند. ما قبلا دیدیم که عناوین مسیح و پسر خدا مترادف هستند. همچنین، عنوان کلام خدا با عنوان پسر انسان می توانند جایگزین یکدیگر شوند. در هر حالت، عنوان کلام خدا، الهی بودن را بیشتر تاکید کرده و القا کنندهی آن است؛ چرا که به فرمانبردار نبودن عنوان کلام خدا اشاره دارد.
در دل اينهاست كه [خدا] ايمان را نوشته و آنها را با روحى از جانب خود تقویت فرموده است (سوره ۵۸: ۲۲)
همان کلماتی هستند که در سوره ۴: ۱۷۱ به عنوان «وَرُوحٌ مِنْهُ»، روح از جانب او، استفاده شده است. در هیچ جای دیگر در قرآن این بیانیه دیده نمی شود. یوسف علی در تفسیر خود دربارهی قرآن می گوید که «عبارتی که استفاده شده از عبارتی که برای روح القدس در قرآن کسی که در اسلام به عنوان جبرئیل شناخته شده است قویتر است». علی اشاره می کند که روح خدا از فرشته توانا عظیم تر است و می گوید «روحی الهی است، که همانطور که با زبان انسانی نمی توانیم صفات و شخصیت خدا را توصیف و تعریف کنیم، قادر به تعریف روح الهی نیز نیستیم.»
مفسر مسلمان ناخواسته اما به شکل بسیار چشمگیری تعریف دقیقی از روح القدسی که مسیحیان در کتاب مقدس می شناسند ارائه داده است. او روح الهی است که با اصطلاحاتی غیر از آنچه برای خود خدا استفاده می شود، نمی تواند با زبان انسان تعریف شود. با این وجود قرآن تنها در یک قسمت دیگر جایی که این عبارت واقع شده، همین عنوان الهی را برای عیسی استفاده می کند!
بنابراین مسلمانان در سوره ۴: ۱۷۱ سومین عنوان، روح خدا، را دارند که مانند عناوین مسیح موعود و کلام خدا عیسی نمایان می سازد. به طرز قابل توجهی با عناوینی که در کتاب مقدس برای عیسی به کار رفته است تا او را به عنوان پسر ابدی خدا به نسل بشر معرفی کند، مترادف هستند:
قرآن در همان سوره ۴: ۱۷۱، که شامل انکار کردن خداوند بودن عیسی است «نگوييد [خدا] سه گانه است باز ايستيد كه براى شما بهتر است خدا فقط معبودى يگانه است منزه از آن است كه براى او فرزندى باشد»، به طور متناقضی سه عنوان را به او نسبت می دهد که خدا بودنش را تایید می کند! او پسر مسح شده خدا/ مسیح است، او کلام الهی خداست، و او روحی از جانب خداست. عیسی پیامبری دیگر برای خدمت در یک دوره زمانی خاص نبود. او پیام خدا بود از جانب خدا آمد، روح او روح خداست.
در حقیقت قرآن نه تنها خدایی عیسی را تایید می کند بلکه با بیان «وَرُوحٌ مِنْهُ» در درک الوهیت به مسیحیان کمک می کند و آن را تایید می کند! یوسف علی آزادانه اذعان می کند که این روح آن روح خلق شده در تعالیم کتاب نیست بلکه روح الهی است، که از طرف خداست و هم صفت با خدا است. قرآن دوبار از این عبارت استفاده کرده یکبار برای عیسی مسیح و یکبار برای روحی که از جانب خداست. (آنها را تقویت فرموده است.)، و باید در شرایط یکسان همانند خدا تعریف و معین شوند. تعریفی نزدیکتر از او هست که به سختی می توانید برای یافتنش امیدوار باشید. سوره ۵۸: ۲۲ روح خدا را با عباراتی مترادف با تعریف کتاب مقدس از روح خدا تعریف می کند و سوره ۴: ۱۷۱صریحا عیسی را با همان عبارات معرفی می کند.
نمونه آن را می توان در اولین کتاب تورات پیدایش ۱۶: ۷-۱۳ پیدا کرد؛ «فرشتۀ خداوند هاجَر را نزد چشمۀ آبی در صحرا یافت، (آمده بود که به هاجر خبر به دنیا آوردن پسرش که اسمش را اسماعیل خواهد گذاشت بگوید) چشمهای که بر سر راه شور است؛ و گفت: «ای هاجَر! کنیز سارای! از کجا آمدهای و به کجا میروی؟» گفت: «من از نزد بانویم سارای میگریزم.» آنگاه فرشتۀ خداوند به او گفت: «نزد بانوی خویش بازگرد و زیر دست او فروتن باش.» و نیز گفت: «نسل تو را بسیار افزون خواهم کرد چندان که آنها را از کثرت نتوان شمرد.»...هاجَر نام خداوند را که با او سخن گفته بود، «تو خدایی هستی که مرا میبینی» خواند، زیرا گفت: «آیا براستی در اینجا او را که مرا میبیند، دیدم؟»
نمونههای دیگر از فرشته، مسیح جسم نپوشیده، را در پیدایش ۲۲: ۱۱-۱۵ و خروج ۳: ۲-۶ می توانیم بیابیم؛ در هر دو شخصی متمایز با خدا و در عین حال کاملا مشابه را میبینیم.
کتابهای متی و لوقا وارد جزئیات شجره نامه عیسی مسیح و درک ما از او میشوند. این امر خوانندگان انجیل را قانع می کند که عیسی همان مسیح موعود، پسر داوود و ابراهیم و دانه موعود است که می تواند خصومت بین شیطان و ما را ایجاد کند. بعلاوه با خواندن انجیل، همچنین درمی یابیم که عیسی انسانی روی زمین بود، که خدا او را مجسم کرد، و او از یک خانواده متواضع و ملوکانهی انسانی بود. دانستن شجره نامه عیسی به ما کمک می کند تا کار الله را در مردان و زنان، مردم با نژاد و زمینه گوناگون و حتی رفتار مشکوک را ببینیم. متی ۱: ۱۷
شرح متی از تولد عیسی (متی ۱: ۱۸-۲۵)
بعد از شجره نامه عیسی، کتاب متی به تولد عیسی می پردازد. می دانیم که عیسی پسر مریم است و مریم نامزد یوسف بود، آنها هنوز تماما ازدواج نکرده بودند. در این مرحله، هنگامی که یوسف از بارداری مریم مطلع شد، کاری را که اکثر مردان انجام می دادند انجام داد: به زناکار بودن مریم فکر کرد و او را می خواست طلاق دهد. به هر حال در آن لحظه، فرشتهای از جانب الله در خواب بر یوسف ظاهر شد و به او گفت: پریشان نباش زیرا آنچه در بطن وی قرار گرفته، از روحالقدس است نه از مردی دیگر. فرشته به او گفت که این کودک عیسی نامیده می شود، و قوم خود را از گناهانشان نجات خواهد داد. (متی ۱: ۲۱؛ رومیان ۷: ۲۴-۲۵؛ رومیان ۸: ۱). نبوتی بود که به حقیقت پیوست! «بنابراین خود خداوندگار به شما نشانهای خواهد داد: اینک باکره آبستن شده، پسری خواهد زاد و او را عِمانوئیل نام خواهد نهاد.» (اشعیا ۷: ۱۴) و همچنین در اشعیا ۹: ۶-۷.
برای شجره نامه و داستان کامل تولد عیسی مسیح لطفا به متی ۱: ۱-۱۷ و لوقا ۱: ۱۲-۲۰ مراجعه کنید.
معجزه تولد عیسی، توسط او باکره معجزه بود، که مسلمانان و مسیحیان. See قرآن ۳: ۴۵-۴۷ و متی ۱: ۱۸-۲۵ را ببینید.
عیسی مسیح قصد نداشت تا با تمام جلال و شکوهش به زمین بیاید، بلکه زندگی او، از بدو تولد تا مرگ، با فروتن ترین شکل گذشت. مکانی برای مریم و یوسف جز یک اصطبل، محلی برای نگهداری حیوانات، وجود نداشت. همان شب در بیت لحم، در یک اصطبل بود که عیسی مسیح متولد شد. . برای کسب اطلاعات بیشتر به کتاب آرزوی اعصار فصل ۴ مراجعه کنید..
1۱. او از یک باکره متولد خواهد شد (اشعیا ۷: ۱۴، متی ۱: ۲۲-۲۳، قرآن ۳: ۴۷))
2۲. در بیت لحم متولد خواهد شدSee (میکاه ۵: ۲، متی ۲: ۱-۶))
3۳. او شگفت انگیز ترین مدافع، خدای توانا، پدر ابدی و شاهزادهی صلح خواهد بود(اشعیا ۹: ۶-۷، یوحنا ۸: ۵۸، یوحنا ۱۰: ۳۰))
4۴. او شفا دهنده خواهد بود (اشعیا ۳۵: ۵-۶، متی ۱۱: ۴۶، لوقا ۷: ۲۰-۲۳، قرآن ۳: ۴۹)
5۵. یحیی تعمید دهنده قبل از او خواهد آمد (اشعیا ۴۰: ۳-۵، متی ۳: ۱-۳، مرقس ۱: ۱-۳، لوقا ۱: ۷۶، یوحنا ۱: ۲۲-۲۳)
6۶. خادم خدا خواهد بود، و او به عنوان یک پادشاه ظاهر نمی شود بلکه به عنوان خادمی فروتن که می خواهد خدمت کند ظاهر می شود (اشعیا ۵۲: ۱۳ / ۵۳: ۱۲، متی ۲۰: ۲۸، مرقس ۱۰: ۴۵، یوحنا ۱۲: ۳۷-۳۸)
7۷. به قیمت ۳۰ سکه نقره به او خیانت می شود (زکریا ۱۱: ۱۲-۱۳، متی ۲۶: ۱۴-۱۵)
8۸. او بجای ما زجر خواهد کشید، برای گناهان ما زخمی خواهد شد، گناهان بسیاری را حمل خواهد کرد، برای گناهان ما شفاعت خواهد کرد، غم و اندوه ما را بر دوش می گیرد، برای گناهان ما خرد خواهد شد، مانند بره ذبح شده او را به صلیب می کشند. (اشعیا ۵۲: ۱۳، اشعیا ۵۳: ۱۲، دانیل ۹: ۲۶، عبرانیان ۲: ۹، مرقس ۱۴: ۲۴)
This was also a prophecy in the Torah:
زیرا دشمنِ من نیست که بر من طعنه میزند، وگرنه تاب میآوردم؛ و بدخواه من نیست که در برابرم قد برمیافرازد، وگرنه از او پنهان میشدم. بلکه تویی! مرد همتای من، یار خالص و دوست نزدیکم، که روزگاری با هم رفاقتی شیرین داشتیم، آنگاه که با انبوه جمعیت در خانۀ خدا گام میزدیم. (مزامیر ۵۵: ۱۲-۱۴)
- از باکره متولد شد
- از والا مقامترین زن متولد شد
- بی گناه بود
- به آسمان صعود کرد تا در دست راست خدا بنشیند
- باید دوباره برگردد
- مسیح موعود است
- کلام الله است
- روح خدا را در اختیار داشت.
دلیل آن را خود عیسی بیان کرد. او مثل یک مرد عادی تولدی عادی نداشت. او تعلیم داد که قبل از آفرینش جهان وجود داشته و حتی سقوط شیطان را دیده است. (لوقا ۱۰: ۱۸)
تعلیم داد که از آسمان آمده است(یوحنا ۶: ۶۲)،و از طرف خدا به دنیا آمده و از زمین به نزد خدا باز می گردد(یوحنا ۱۶: ۲۸)).
به همین سبب او می بایست از یک زن باکره متولد شود. او پیش از زندگی زمینی خود وجود داشت، از آسمان به دنیا آمد و جسم انسانی بر تن گرفت. بنابراین او شروع منحصر به فردی در زندگی خود داشت، و همانطور پایانی منحصر به فرد داشت. از آسمان آمد و به آنجا برگشت. خود عیسی (س ع) با گفتن این جمله خود را با بقیه به تندی مقایسه کرد، «شما از پایینید، من از بالا. شما از این جهانید، امّا من از این جهان نیستم.» (یوحنا ۸: ۲۳)John 8:23).
عیسی با تمام انبیایی که پیش از او بودند متفاوت و برتر است. در واقع، او بلند مرتبه ترین است. فرشته جبرئیل به این موضوع با گفتن این جمله به مریم جواب داد:
«او بزرگ خواهد بود و پسر خدای متعال خوانده خواهد شد….آن مولودْ مقدّس و پسر خدا خوانده خواهد شد.» (لوقا ۱: ۳۲و ۳۵) (Luke 1:32, 35).
بله، همهی پیامبران از خصوصیات خاصی برخوردار بودند، اما در مورد عیسی این خصوصیات منحصر به شخص خودش بود. در اینجا هیچ مقایسهای با هیچ پیامبری وجود ندارد. تمام این خصوصیات که از زندگی او، خاتمه و سرنوشت او منشاء می گیرد تنها در عیسی مسیح یافت می شود. این ویژگی های منحصر به فرد عیسی با یک پیمان، فرزند خدا بودن عیسی را تایید می کند.
برای دوستان مسلمانمان، از شما میخواهیم آنچه را که کتاب مقدستان در مورد عیسی تعلیم می دهد را جدی بگیرید. و علاوه بر این، و مفاهیم آن را بررسی کنید. اگر عیسی واقعا پسر خدا باشد، انسان تنها از طریق او می تواند با خدا آشتی کند. «هیچکس جز او نجات نیست، زیرا زیر آسمان نامی دیگر به آدمیان داده نشده تا بدان نجات یابیم.» (اعمال ۴: ۱۲). خبر خوش این است که:Acts 4:12). The good news is that
«زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان آوَرَد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد.» (یوحنا ۳: ۱۶) (John 3:16).
برای کشف اطلاعات بیشتر در مورد این عیسی، شما را تشویق می کنیم که گام بعدی را بردارید و کتاب مقدس را خودتان بخوانید. شاید بخواهید که ابتدا از کتاب یوحنا شروع کنید.
Christianity emerged from the ancient Hebrews, who were rigorously monotheistic (and remain so today). Writers of the Old Testament address this, sometimes quoting God directly. The Decalogue begins with the divine statement: “I am the Lord your God, who brought you out of Egypt, out of the house of bondage. You shall have no other gods before Me” (Ex. 20:2, 3). Deuteronomy 6:4 contains the definitive monotheistic statement, initially insisted within a polytheistic world: “Hear, O Israel: the Lord our God, the Lord is one.”
The New Testament continues Old Testament sentiments, such as Paul (1 Cor. 8:4) and James (James 2:19). What then caused these monotheistic Jews and Christians to declare belief in the three-personed Godhead? It was the biblical witness of three divine persons.
خداوند خودش را هم به عنوان «او» و هم «ما» یاد می کند. در عهد عتیق، شکل جمع یکی از اسامی خدا (Elohim') چند نفری است: «انسان را به صورت خود و شبیه خودمان بسازیم». حالت جمع هم در فعل «بسازیم» و هم در پسوند اختصاصی «مان» ظاهر می شود (پیدایش ۱: ۲۶ و ۱۱: ۷). اشعیا در رویا خداوند را می شنود: «کِه را بفرستم و کیست که برای ما برود؟» (اشعیا ۶: ۸)
در پیدایش ۲: ۲۴ زن و مرد یکی می شوند (Echad: اتحاد)، اتحاد بین دو وجود جداگانه. به طرز قابل توجهی، همین کلمه برای خدا در تثنیه ۶: ۴ استفاده شده است. ازدواج و ذات خدا هر دو به عنوان یک وحدت کثرت توصیف می شوند.
سه شخص الهی اغلب با هم پیوند خوردهاند (اشعیا ۴۲: ۱ و ۶۱: ۱-۲ و ۶۳: ۸-۱۱). فرشته به مریم گفت که فرزند او مقدس خوانده خواهد شد زیرا روح القدس بر او خواهد بود (لوقا ۱: ۳۵). در تعمید عیسی (متی ۳: ۱۶-۱۷) ۳ شخصیت الهی حضور دارند. عیسی معجزات خود را به قدرت روح خدا پیوند می دهد (متی ۱۲: ۲۸). به دلیل ماموریت عظیم، شاگردان جدید در نام مفرد سه شخص تعمید می گیرند: پدر، پسر، روح القدس (متی ۲۸: ۱۹).
می توان شواهدی برجسته در انجیل یوحنا یافت. عیسی گفت: پسر توسط پدر فرستاده شد (۱۴: ۲۴)، از طرف او می آید (۱۶: ۲۸). روح از طرف خدا داده میشود (۱۴: ۱۶)، فرستاده شده از جانب پدر (۱۴: ۲۶) میوه ها از جانب خداست (۱۵: ۲۶). پسر برای آمدن روح دعا می کند (۱۴: ۱۶)؛ پدر روح را در نام پسر می فرستد (۱۴: ۲۶)؛ پسر روح را از جانب پدر میفرستد (۱۵: ۲۶). ماموریت روح ادامهی کار پسر است، به یادآورندهی گفته های پسر است (۱۴: ۲۶)، شهادت دادن به پسر (۱۵: ۲۶)، اعلام کردن آنچه که از پسر می شنود، جلال دادن پسر (۱۶: ۱۳، ۱۴). عیسی دعا می کند که شاگردانش همانطور که او و پدر یکی هستند، یکی شوند (۱۷: ۲۱).
پطرس سه شخص الهی را در پنطیکاست نام برد:...او به دست راست خدا بالا برده شد و از پدر، روحالقدسِ موعود را دریافت کرده، این را که اکنون میبینید و میشنوید، فرو ریخته است....هر یک از شما به نام عیسی مسیح ... تعمید گیرید که عطای روحالقدس را خواهید یافت (اعمال ۲: ۳۳-۳۸).
پولس اغلب در مورد الوهیت خدا صحبت می کند و رستگاری را به الوهیت مرتبط می سازد (دوم قرنتیان ۱: ۲۱-۲۲). شکل و محتوای نوشتههای او اعتقاداتش را در کتاب رومیان توضیح می دهد؛ داوری خدا بر همه (۱: ۱۸ و ۳: ۲۰)؛ پارسا شدن از طریق ایمان به مسیح (۳: ۲۱ و ۸: ۱)؛ حیات در روح (۸: ۲-۳۰). پولس همچنین آنها را در نیایشش قرار می دهد: فیض خداوندْ عیسی مسیح، محبت خدا و رفاقتِ روحالقدس با همۀ شما باد. (دوم قرنتیان ۱۳: ۱۴). عبارات فرمولی مشابه نیز در رساله های پطرس و یهودا ظاهر می شود (اول پطرس ۱: ۱-۲ و یهودا ۲۰، ۲۱)
این پسر کیست که خدا، پادشاهان و داوران زمین و تمام مردم را برای وفاداری، احترام و جلال دادن به او فرا می خواند؟ آیا انسانی وجود دارد که شایستهی وابستگی تمام انسانها به او باشد؟ البته، هیچ انسانی سزاوار تحمل این مسئولیت نیست.
تورات همچنین اعلام می کند که؛ «کیست که به آسمان صعود و از آنجا نزول کرده باشد؟ کیست که باد را در مُشت خود گرد آورده باشد؟ کیست که آبها را در ردایی پیچیده باشد؟ کیست که جملۀ کرانهای زمین را استوار کرده باشد؟ نام او چیست و پسر او چه نام دارد؟ بگو اگر میدانی!» (تورات امثال ۳۰: ۴). سلیمان نبی در مورد پسر خدا، کسی که کلمه خدا و حکمت خداست، نوشت:
«خداوند مرا در آغازِ راه خویش تولد بخشید، پیش از کارهای خود در زمانهای قدیم. من از ازل شکل گرفتم، در ابتدا، پیش از آغاز جهان. آنگاه که هنوز ژرفاها نبود، من زاده شدم، زمانی که هیچ چشمۀ پر آبی وجود نداشت؛ پیش از آنکه کوهها بر پا شوند، پیش از تپهها، من زاده شدم؛ پیش از آنکه زمین و دشتها را بیافریند یا ذرهای از غبار جهان را. آنگاه که آسمانها را استوار ساخت و افق را بر سطح ژرفا نشان گذاشت، من آنجا بودم؛ آنگاه که ابرها را در بالا برنشانید و چشمههای ژرفا را استوار ساخت؛ چون بر دریا حد قرار داد تا آبها از فرمان او تجاوز نکنند، و زمانی که بنیان زمین را نشان گذاشت. آنگاه همچون معماری در کنار او بودم و هر روزه لذت بسیار میبردم، و همیشه در حضورش پایکوبی میکردم؛ و پایکوبی من در جهانِ مسکونِ او و لذت من در بنیآدم بود.» (امثال ۸: ۲۲- ۳۱)
تورات در کتاب اشعیا نبی دربارهی هویت پسر زنده خدا که هرگونه تردید را در مورد او را برطرف میکند، به ما می گوید: «بنابراین خود خداوندگار به شما نشانهای خواهد داد: اینک باکره آبستن شده، پسری خواهد زاد و او را عِمانوئیل (خدا با ما) نام خواهد نهاد.» (اشعیا ۷: ۱۴)
اشعیای نبی با الهام الهی اعلام می کند، میگوید: «زیرا که برای ما کودکی زاده و پسری به ما بخشیده شد؛ سلطنت بر دوش او خواهد بود و او ’مشاور شگفتانگیز‘ و ’خدای قدیر‘ و ’پدر سرمدی‘ و ’سَرور صلح‘ خوانده خواهد شد. افزونی فرمانروایی و صلح او را پایانی نخواهد بود، و او بر تخت داوود و بر قلمرو او حکمرانی خواهد کرد، و آن را به انصاف و عدالت، از حال تا به ابد، استوار خواهد ساخت و پایدار نگاه خواهد داشت. غیرت خداوند لشکرها این را به انجام خواهد رسانید.» (اشعیا ۹: ۶-۷)
این پسر که سزاوار این همه وفاداری، عزت و افتخار است، همان کس که مستحق خدای متعال خوانده شد و پدر جاودان است کیست؟ عیسی مسیح (س.ع) کلمهی خداست، «مسيح عيسى بن مريم فقط پيامبر خدا و كلمه اوست كه آن را به سوى مريم افكنده و روحى از جانب اوست» (النساء ۴: ۱۷۱) آنکه از بهشت نزول کرد و از یک باکره متولد شد و به استثنای همهی انسان ها خلق نشد.
مرکز تورات استاد ما عیسی مسیح (س.ع) است. تورات شامل بیش از ۳۰۰ پیشگویی دربارهی مسیح است. در تورات جزئیات دقیق در مورد هر یک از جنبه های تولد، زندگی، خدمت، شگفتی هایش (معجزات)، امتناع یهودیان از او، محاکمه وی، توهین سربازان رومی به عیسی، مصلوب شدنش، مرگ و دفن او، مدت زمانی که در قبر ماند، رستاخیز باشکوه و صعودش به آسمان را می توانیم پیدا کنیم. تمام این پیشگویی ها دقیقا کامل شد. در اینجا یکی از این پیشگویی ها را ذکر می کنم؛
چه کسی پیام ما را باور کرده، و بازوی خداوند بر کِه مکشوف گشته است؟ زیرا در حضور وی چون نهال، و همچون ریشهای در زمینِ خشک خواهد رویید. او را نه شکل و شمایلی است که بر او بنگریم، و نه ظاهری که مشتاق او باشیم. خوار و مردود نزد آدمیان، مرد دردآشنا و رنجدیده. چون کسی که روی از او بگردانند، خوار گشت و به حسابش نیاوردیم. حال آنکه رنجهای ما بود که او بر خود گرفت و دردهای ما بود که او حمل کرد، اما ما او را از جانب خدا مضروب، و از دست او مصدوم و مبتلا پنداشتیم. حال آنکه به سبب نافرمانیهای ما بدنش سوراخ شد، و به جهت تقصیرهای ما لِه گشت؛ تأدیبی که ما را سلامتی بخشید بر او آمد، و به زخمهای او ما شفا مییابیم. همۀ ما چون گوسفندان، گمراه شده بودیم، و هر یک از ما به راه خود رفته بود، اما خداوند تقصیر جمیع ما را بر وی نهاد. آزار و ستم دید، اما دهان نگشود؛ همچون برهای که برای ذبح میبرند، و چون گوسفندی که نزد پشمبرندهاش خاموش است، همچنان دهان نگشود. با محاکمهای ظالمانه برده شد؛ چه کسی از نسل او سخن تواند گفت، زیرا او از زمین زندگان منقطع شد، و به سبب نافرمانی قوم من مضروب گردید؟ گرچه هیچ خشونت نورزید، و فریبی در دهانش نبود،قبرش را با شریران تعیین کردند، و پس از مرگش، با دولتمندان. اما خواست خداوند این بود که او را لِه کرده، به دردها مبتلا سازد. چون جان خود را قربانی گناه ساخت، نسل خود را خواهد دید و عمرش دراز خواهد شد، و ارادۀ خداوند به دست وی به انجام خواهد رسید. ثمرۀ مشقت جان خویش را خواهد دید و سیر خواهد شد. خادم پارسای من به معرفت خود سببِ بسیاری را پارسا خواهد گردانید، زیرا گناهان ایشان را بر خویشتن حمل خواهد کرد. بنابراین من نیز او را در میان بزرگان نصیب خواهم داد، و غنیمت را با زورآوران تقسیم خواهد کرد. زیرا جان خویش را به کام مرگ ریخت، و از خطاکاران شمرده شد؛ او گناهان بسیاری را بر دوش کشید، و برای خطاکاران شفاعت میکند.» (اشعیا ۵۳: ۱-۱۲)
آیا بعد از همهی اینها، هنوز هم به این آموزه جلال یافته شک دارید؟