«یکی از آنها که فقیه (فریسی) بود، با این قصد که عیسی را به دام اندازد، از او پرسید: «ای استاد، بزرگترین حکم در شریعت کدام است؟» عیسی پاسخ داد: «”خداوندْ خدای خود را با تمامی دل و با تمامی جان و با تمامی فکر خود محبت نما. این نخستین و بزرگترین حکم است. دوّمین حکم نیز همچون حکم نخستین است: ”همسایهات را همچون خویشتن محبت نما.“ تمامی شریعت موسی و نوشتههای پیامبران بر این دو حکم استوار است.» (متی ۲۲: ۳۵-۴۰)
Jésus a donné l'exemple suivant concernant le pardon pour nous aider à comprendre ce qu'il a voulu dire en pardonnant "soixante-dix fois sept".
«از این رو، میتوان پادشاهی آسمان را به شاهی تشبیه کرد که تصمیم گرفت با خادمان خود تسویه حساب کند. پس چون شروع به حسابرسی کرد، شخصی را نزد او آوردند که ده هزار قنطار به او بدهکار بود. چون او نمیتوانست قرض خود را بپردازد، اربابش دستور داد او را با زن و فرزندان و تمامی داراییاش بفروشند و طلب را وصول کنند. خادم پیش پای ارباب به زانو درافتاد و التماسکنان گفت: ”مرا مهلت ده تا همۀ قرض خود را ادا کنم.“ پس دل ارباب به حال او سوخت و قرض او را بخشید و آزادش کرد. امّا هنگامی که خادم بیرون میرفت، یکی از همکاران خود را دید که صد دینار به او بدهکار بود. پس او را گرفت و گلویش را فشرد و گفت: ”قرضت را ادا کن!“ همکارش پیش پای او به زانو درافتاد و التماسکنان گفت: ”مرا مهلت ده تا همۀ قرض خود را بپردازم.“ امّا او نپذیرفت، بلکه رفت و او را به زندان انداخت تا قرض خود را بپردازد. هنگامی که سایر خادمان این واقعه را دیدند، بسیار آزرده شدند و نزد ارباب خود رفتند و تمام ماجرا را بازگفتند. پس ارباب، آن خادم را نزد خود فرا خواند و گفت: ”ای خادم شریر، مگر من محض خواهش تو تمام قرضت را نبخشیدم؟ آیا نمیبایست تو نیز بر همکار خود رحم میکردی، همانگونه که من بر تو رحم کردم؟“ پس ارباب خشمگین شده، او را به زندان افکند تا شکنجه شود و همۀ قرض خود را ادا کند. به همینگونه پدر آسمانی من نیز با هر یک از شما رفتار خواهد کرد، اگر شما نیز برادر خود را از دل نبخشید.» (متی ۱۸: ۲۶- ۳۵)
گاهی اوقات ممکن است ادعا کنیم که خادم خدا (الله) باشیم اما با یکی از فرزندان خداوند بدرفتاری کردهایم. عیسی به ما تعلیم داد که تمام سعی مان را بکنیم که دل کسانی که به آنها صدمه زدهایم به دست بیاوریم و با وجدانی پاک به عبادت خدا برویم. این بدان معنی نیست که مردم طلب بخشش ما را قبول می کنند.امکان دارد که هنوز از ما متنفر باشند اما حداقل ما سعی در انجام آنچه درست است کردهایم.
مردم خدا باید محبت خدا را منعکس کنند و به همین دلیل است که ما سعی می کنیم با همهی مردم در صلح و آرامش زندگی کنیم. اگر کسی ادعا کند که خدا را محبت مینماید امّا از برادر خود نفرت داشته باشد، دروغگوست. زیرا کسی که برادر خود را، که میبیند، محبت نکند، نمیتواند خدایی را که ندیده است، محبت نماید. (اول یوحنا ۴: ۲۰)
متنفر بودن از کسی یک موضوع جدی است. ما میتوانیم بدون متنفر بودن از مردم از بدجنسی و کار های شیطانی آنها متنفر باشیم. «کسی که از برادر خود نفرت دارد، قاتل است و شما میدانید که در هیچ قاتلی حیات جاویدان سکونت ندارد.» اول یوحنا ۳: ۱۵
تعلیمی که عیسی و انجیل به ما می دهند این است که ما نباید نسبت به کسی خشم یا نفرت داشته باشیم. ما باید دارای احساس واقعی خدا باشیم و آن را به دیگران نشان دهیم.
برای مطالعه بیشتر:
۱. تمایل به تنها ماندن حتی اگر دیگران از ما متنفر باشند: لوقا ۱۴: ۲۶
۲. محبت خدا: اول یوحنا ۴: ۸
۳. هنگامی که مردم با ما به خاطر پیروی از خدا بد رفتاری می کنند و از ما نفرت دارند: متی ۵: ۱۰